English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6100 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
The lights of the aircraft were blinking. U چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flashed U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flash U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashes U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
course light U روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
blinked U روشن خاموش شدن چراغها
blink U روشن خاموش شدن چراغها
blinks U روشن خاموش شدن چراغها
bistable U که در موقعیت ممکن روشن و خاموش دارد
flashes U شدت حرف که روشن و خاموش شود
flash U شدت حرف که روشن و خاموش شود
flashed U شدت حرف که روشن و خاموش شود
blinking U روشن و خاموش شدن در نتیجه تغییر شدت حرف نمایش داده شده
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
harder U که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
hardest U که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
hard U که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
snows U واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
snowed U واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
snowing U واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
snow U واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
bit map U ارایهای از بیت ها که وضعیت خاموش یا روشن بودن انها در ارتباط با ارایهای از چیزهای دیگر است نقشه بیت
touch U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touches U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
Her purse was pinched(stolen). U کیف پولش را زدند
They gave him a sound thrashing . U اورا کتک مفصلی زدند
I was stung for a fiver. U پنج تومان تیغم زدند
battle lights U چراغهای جنگی
navigation light U چراغهای ناوبری
shutdowns U دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند
shutdown U دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند
side lights U چراغهای طرفین ناو
outdoor lighting fixtures U چراغهای روشنائی محوطه
breakdown lights U چراغهای عدم کنترل
Their eyes met. U آنها به هم زل زدند. [همینطور به معنی گفتگوی بدون مکالمه یا عشق به هم]
Christmas tree U جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
Christmas trees U جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
illumination by diffusion U روشن کردن منطقه از طریق انعکاس نور غیر مستقیم یاسایه روشن
contact lights U چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
footlights U ردیف چراغهای جلو صحنه نمایش ومانند ان
signal light U چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
lighted U هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
lightest U هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
light U هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
they parted with each other U از هم جدا شدند
they were made one U با هم یکی شدند
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
They grew attached ( attracted) to each other. U به همدیگر علاقمند شدند
they took refuge in a cave U در غاری پنهان شدند
they muliplied by generation U با زاد و ولدزیاد شدند
they sought of him a miracle U معجزهای از او خواستار شدند
the troops were scattered U سپاهیان متفرق شدند
the boys were excused U شاگردان مرخص شدند
those who did not fear won U انهایی که نترسیدندپیروز شدند
illuminati U روشن ضمیران روشن فکران
daylight U روز روشن روشن کردن
daylit U روز روشن روشن کردن
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
the people pressed in U مردم زور اورده داخل شدند
omission factor U تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند
housekeeping U مجموعه دستوراتی که یک بار اجرا شدند
the judges were influenced by U داوران زیر نفوذ او واقع شدند
the party rallied round him U ان دسته دوباره دور اوجمع شدند
How many students passed the exam? U چند نفر در امتحان قبول شدند؟
Several engineeres were removed from office. U چندین مهندس از کار بر کنار شدند
They were walking three abreast. سه نفری پهلو به پهلو قدم می زدند
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
My shoes stretched after wearing them for a couple of days . پس از چند روز پوشیدن، کفشهایم گشاد شدند.
The officers were brifed on (about) the detailes. U افسران درباره جزییات مطلع ( توجیه شدند )
half tone screen U صفحه سایه روشن زدن درعکاسی پرده سایه روشن
i lost my friends U دوستان خود را از دست دادم دوستانم از من جدا شدند
Many people were hurt when the boiler exploded. U وقتیکه دیگ بخار ترکید خیلیها مجروح شدند
Due to the review security procedures were modified . U به علت بررسی روش های امنیتی اصلاح شدند.
mix up, caution U موافب باشید هواپیماهای دشمن و خودی درگیر شدند
flickered U چشمک زن
flickers U چشمک زن
flasher U چشمک زن
flashers U چشمک زن
flicker U چشمک زن
sign flasher U چشمک زن
blinker U چشمک زن
winker U چشمک زن
twinkler U چشمک زن
blinks U چشمک
eyewink U چشمک
blinked U چشمک
simperer U چشمک زن
twinkles U چشمک
twinkling U چشمک
palpebrate U چشمک زن
twinkled U چشمک
blink U چشمک
twinkle U چشمک
ocellus U چشمک
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
pelasgic U نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند
Gangs of youths went on the rampage through the inner city. U دسته های جوانان با داد و بیداد از مرکز شهر رد شدند.
blinded U چراغ چشمک زن
blinds U چراغ چشمک زن
group flashing light U چشمک زن دستهای
blind U چراغ چشمک زن
winkle U چشمک زدن
blink microscope U میکروسکوپ چشمک زن
blinker U چراغ چشمک زن
winkles U چشمک زدن
wink U چشمک زدن
winked U چشمک زدن
winking U چشمک زدن
blinker U علامت چشمک زن
winks U چشمک زدن
nict U چشمک زدن
nictitate U چشمک زدن
twinkles U چشمک زدن
twinkled U چشمک زدن
twinkle U چشمک زدن
blinks U چشمک زدن
blinked U چشمک زدن
blink U چشمک زدن
flashing light U نور چشمک زن
flashing light U چراغ چشمک زن
stroboscopic tube U لامپ چشمک زن
quick flashing light U چشمک زن تند
strobotron U لامپ چشمک زن
blinking U چشمک زنی
the stars twinkle U چشمک میزنند
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
The US government agencies dropped the ball in preventing the attack. U سازمان های دولتی ایالات متحده در جلوگیری از حمله ناکام شدند .
wink U چشمک اغماض کردن
winked U چشمک اغماض کردن
scintillation U چشمک زدن ستارگان
interrupted quick flashing light U چشمک زن تند مقطع
winks U چشمک اغماض کردن
interrupted flashing light U چراغ چشمک زن منقطع
winking U چشمک اغماض کردن
twinkling U چشمک زدن ستاره
alternating light U چراغ چشمک زن متغیر
vignetting U سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
blinds U چشمک زدن علامت دادن
blinded U چشمک زدن علامت دادن
blind U چشمک زدن علامت دادن
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
batted U چشمک زدن مژگان راتکان دادن
bats U چشمک زدن مژگان راتکان دادن
bat U چشمک زدن مژگان راتکان دادن
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
illuminate U چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
illuminating U چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
illuminates U چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
blinker U چراغ چشمک زن علایم خط و نقطه مرس و ارسال پیام
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
patch U ارسال الکتریکی که توسط سیمهای کوتاه متصل می شدند و امکان تشخیص سریع و ساده شبکه را فراهم می کنند
patches U ارسال الکتریکی که توسط سیمهای کوتاه متصل می شدند و امکان تشخیص سریع و ساده شبکه را فراهم می کنند
aldis lmap U چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
serfs U درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serf U درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
pleiades U هفت دختراطلس که طبق روایات یونانی تبدیل به هفت ستاره شدند پروین
Apple Macintosh computer U مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
Apple Mac U مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
The two cars had a head –on collision. U دو اتوموبیل شاخ به شاخ شدند ( تصادم از جلو)
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
explained U روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explain U روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explains U روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explaining U روشن کردن باتوضیح روشن کردن
refresh rate U تعداد دفعات در ثانیه که یک تصویر بر روی CRT بایدمجددا" ترسیم شود تا چشمک نزند میزان دوباره سازی
on-off button U خاموش
on/off U خاموش
soundless U خاموش
whist U خاموش
on/off light U خاموش
off U خاموش
Recent search history Forum search
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
1 facing man power issue if some day my rigger will be free I provide you, project in on going and I send rigger to Jalalabad and Kundoz I am also
2چشمتون روشن چي ميشه
2چشمتون روشن چي ميشه
1There are two other modeling formalisms worth highlighting in the context of LPV systems.
0موج گرفتگی
0نقد و نظر آزاد ولی دشنام و فحش ممنوع: دوستان عزیز بویژه عدالت خواهان جنبش روشنایی اولا خوشحالم که همه مردم حق و باطل را بخوبی تشخیص دادند و دوما خوشحالم که حداقل خوبان و بدان از هم تمیز شدند و دیگر هر
0o level
0 ترسیم مسیر هواپیما توی گوشی
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com